عزت نفس به ارزیابی های شخص از خصوصیاتش اطلاق می شود که بالا بودن آن، در موفقیت های فردی - اجتماعی موثر است و پایین بودن آن مشکلات متعددی برای فرد از جمله اضطرابها، هراسها... را بوجود می آورد. با راه کارهای مناسب می توان در جهت تقویت آن گام برداشت.
من یک نوجوان بی ارزش، بازنده، و بی اهمیت هستم. تعریف و تمجید های که دیگران در مورد من انجام می دهند، اغراق است. از اینکه با دیگران در ارتباط باشم، لذت چندانی نمی برم. ولی نمی دانم چرا تلاش زیادی برای خوشحال کردن، تعریف و تمجید دیگران به کار می برم. فکر می کنم از اینکه دیگران مرا طرد کنند، بسیار می ترسم. بخاطر همین از اینکه به دیگران نه بگویم می ترسم. از اینکه احساس کنم دیگران مرا دوست ندارند نیز در هراس هستم. احساس می کنم صفت مثبت یا استعداد خاصی ندارم.
این احساس و نگرانی از زمان کودکی تا کنون در من بوده است، اما در دوران نوجوانیم بیشتر شده است. دلم می خواهد به خودم کمک کنم تا بتوانم این احساسات را از بین ببرم و بتوانم فرد قوی شوم. تا اینکه به طور اتفاقی در یک مقاله خصوصیات خودم را خواندم و متوجه شدم تمام احساسات بالا مربوط به عزت نفس پایین است با خواندن این مقاله به فکر فرو رفتم و به خودم گفتم، من هم قطره ی از این دنیای بزرگ هستم که خداوند مرا آفریده است تا بتوانم استعدادها و تواناییهای خود را به کمال برسانم. با تمام وجود تصمیم گرفتم تا کاستی ها و افکار منفی خود را شناسایی کنم و از توانمندیهای خود در جهت قوی تر شدن هر روز و هر لحظه بهره مند شوم.
تصمیم گرفتم برای بالا بردن عزت نفسم و موفقیت در آن برنامه ریزی های را انجام دهم، در ضمن برای موفقیت بیشتر، از والدینم و چند تا از دوستانم خواستم مرا در این مسئله کمک کنند و زمانی که وظایفم را به خوبی انجام دادم مرا تشویق کنند.
بعضی از فعالیتهای که انجام دادم به شرح زیر است:
** آگاهی خود را از خودگویی های که نشان دهنده عزت نفس پایین است، افزایش دادم. مانند " اینکه من یک فرد بی ارزش هستم" در مقابله آنها پاسخهای که نشان دهنده مقابله با آنهاست، را بکار برم.
**از خودم مراقبت بیشتری انجام دهم و بیشتر خودم را دوست داشته باشم. همچنین وظایف خانه داری و تحصیلی متناسب با سنم را انجام دهم. بر چگونگی انجام این کارها نظارت داشته باشم و هر زمانی که به درستی آنها را انجام دادم به خودم پاداش دهم.